کد مطلب:106501 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

خطبه 116-موعظه یاران











[صفحه 194]

از سخنان آن حضرت علیه السلام است: نه مالی در راه كسی كه آن را روزی شما كرده انفاق می كنید، و نه جان را در راه كسی كه آن را آفریده به خاطر می اندازید، به سبب دین خدا در میان بندگانش بزرگواری یافتید، لیكن خدا را در میان بندگانش گرامی نمی دارید، از این كه در میان خانه های گذشتگان خود جا گرفته اید عبرت گیرید، و از این كه از نزدیكترین برادران خود جدا شده اید پند آموزید. این بخش از خطبه مبتنی است بر نكوهش شنوندگان، از این كه در انفاق مال و جان بخل می ورزند، گفتار آن حضرت كه فرموده است: للذی رزقها و خلقها استدراجی نیكوست، زیرا بخیل به دو دلیل بذل مال را زشت می داند، یكی از بیم فقراست و دیگری این كه بخیلان غالبا خیال می كنند كه جز خودشان كسی استحقاق مالی را كه در دست آنهاست ندارد، و این گونه خیالات را عذر خود در خودداری از انفاق مال قرار می دهند، همچنین كسی كه نسبت به حفظ جان خود حریص است، و آن را در راه خدا به خطر نمی اندازد بدین سسب است كه از مرگ بیمناك است، و هیچ چیزی را در زندگی با جان برابر نمی شمارد، و عوضی برای آن سراغ ندارد، لیكن اگر بخیل گمان خود را به خدا نیكو كند و بداند كه آنچه انفاق می كن

د در راه كسی است كه آن مال را روزی او ساخته، عذر او برطرف و بخل او زایل می شود، زیرا یقین می كند كه خداوند عوض بهتر و بیشتر به او خواهد داد، و خدا به مال وی سزاوارتر از خود اوست، زیرا برده و مملوك با داراییش همه به آقایش تعلق دارد، همچنین كسی كه بر حفظ جان خود حریص است و از این كه در راه خدا آن را به خطر اندازد بخل می ورزد، هنگامی كه بداند كسی كه از وی می خواهد جانش را در راهش نثار كند سزاوارتر از او به جان اوست، و قادر است او را به آنچه بهتر از این زندگی ناپایدار دنیاست برساند، مانع روحی او برطرف می شود، و با از میان رفتن آنچه عذر خود می پندارند و زایل شدن انگیزه آنها در بخل ورزی نسبت به مال و جان، بذل اینها در راه خدا برای او آسان می شود. فرموده است: تكرمون بالله علی عباده. یعنی: چون خود را اهل طاعت و بندگی خدا می شمارید، می بالید و بر دیگران فخر و اظهار برتری می كنید، در حالی كه با انجام اوامر او حرمتش را پاس نمی دارید، و با گرامیداشت بندگانش سفارش فرستادگان او را اجابت نمی كنید، و با بذل اندكی از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، بینوایان و تهیدستان را مورد توجه خود قرار نمی دهید. سپس به آنان تذكر می دهد، از

این كه در جای گذشتگان منزل كرده اند عبرت گیرند، و از این كه از نزدیكترین برادران خود جدا شده اند پند بیاموزید، و این تذكر برای این است كه بیدار شوند و توجه كنند كه آنان نیز به گذشتگان خواهند پیوست و از بازماندگان خواهند برید، جمله... اوصل اخوانكم، به صورت اصل اخوانكم نیز روایت شده است یعنی نزدیكترین برادران خاندانتان، بدیهی است فایده ای كه از این عبرت حاصل می شود، یادآوری مرگ و عمل برای زندگی پس از آن است.


صفحه 194.